پایه هشتم انشا جان بخشی به اشیا عصا
مقدمه:
قطعا برای ما شما جالب است که در مورد زندگی یک عصا بدانید، عصا ها می توانند در هر شرایطی در دست انسان ها باشند، گاهی آن ها همیشه به عصا نیاز دارند و گاه نیز این اتفاق موقت است، گاه عصا ها می توانند فرا تر از یک یار و همراه باشند و این موضوع بار ها در طول روز در نقاط مختلف کره زمین دیده می شود.
تنه انشاء:
من یک عصا هستم، اصلی ترین وظیفه من از زمانی که ساخته شدم این بود که به انسان ها در شرایط سخت که قطعا آسیب دیده اند کمک کنم، این آسیب می تواند موقت و یا همیشگی باشد و قطعا اگر بیشتر و دقیق تر در مورد آن با شما سخن بگویم باید خاطر نشان شوم که من دوست های شبیه به خودم دارم که البته از نظر ظاهری خیلی به من شبیه نیستند، بلکه موضوع این است که آن ها برای کار های دیگری استفاده می شوند.
من یک عصا برای کمک به پیرمرد هستم، او دیگر راه رفتن عادی نخواهد داشت و کمی برایش سخت شده است خودش بدون نیاز به کمک و تکیه دادن به من حرکت کند، پس از من استفاده می کند و قطعا از این موضوع بسیار خوشحال هستم و حس می کنم که اتفاق جالبی است. کمک همیشه بهترین کاری است که من انجام می دهم و از آن لذت می برم.
نتیجه گیری:
من دوست دارم در زندگی مدام لحظه های خوب ببینم، دوست ندارم که صاحبم از من جدا شود و به عنوان دوست نزدیک او که هر روز همراه م به پیاده روی می روم احساس خوبی دارم و می خواهم که سال ها این اتفاق تکرار شود.
انشا جان بخشی به اشیا عصا – پایه هشتم
گردآوری توسط: مرجع انشا / انشائی
