پایه یازدهم انشا در مورد روز های خوش کودکی
مقدمه:
روز های خوب کودکی ممکن است دیگر تکرار نشود اما خاطرات آن همواره با ماست و همواره برای ما لحظات خوبی را به وجود می آورد و باعث می شود که مدام در آن ها به دنبال روز ها و خاطره هایی باشیم که ورق نزده و مرور نکرده ایم.
تنه انشاء:
اگر دلتان برای دوران کودکی و دورانی که دغدغه ها کم تر بود تنگ شده به شما حق می دهم، من هم در چنین وضعیتی هستم، حالا در میانه راه هستیم و سنمان کم کم از نوجوانی به سمت جوانی می رود. باز هم دوست داریم هر چه که در ذهنمان است را بنویسیم و هر اتفاقی که تاکنون رخ نداده است را تبدیل به واقعیت کرده و در حال حاضر شاید خوشحال هم باشیم که از آن سن و سال فاصله گرفته ایم.
این بستگی به خودمان دارد، عده ای بسیار کودکی خوبی را گذرانده اند و شاید دغدغه ای برای گذر دوباره از آن نداشته باشند. در این حین مسائل دیگری است که کم تر در مورد آن ها فکرمان درگیر می شود. مثلا دیگر دغدغه مان بازی و لحظات صرفا شاد در کوچه و در کنار دوستان نیست.
حالا اهداف بزرگ تر و خاص تری داریم و می خواهیم چیزی که در ذهنمان نقش بسته است را به واقعیت تبدیل کنیم، علاقه مان به رشتی تحصی و هر چیزی که فکر می کنیم.
نتیجه گیری:
ما باید بیاموزیم که هر دوره ای خاصیتی دارد و می تواند ما را با تجربه ای که در کنار خاطرات داریم به سمت جلو پیش ببرد، بالاخره خاطرات در کنار تجربیات جالب نیز می توانند لحظات مثبتی از زندگی مان باشند. ما می توانیم تصمیم بگیریم که در خاطره زندگی کنیم و یا خیر.
انشا در مورد روز های خوش کودکی – پایه یازدهم
گردآوری توسط: مرجع انشا / انشائی