انشا جان بخشی به اشیاء زندگی یک ویلچر

پایه هفتم انشا جان بخشی به اشیاء زندگی یک ویلچر

مقدمه:

من یک ویلچر هستم و زندگی خاصی را نسبت به دیگر اشیاء بی جان دارم، در واقع من خوشحالم که به این عنوان توسط انسان ها طراحی و در کارخانه با فلز و بخش هایی از فناوری های خاص حرکتی ساخته شده ام. می دانم که هدفم چیست و باعث می شوم شخصی که نمی تواند حرکت کند دوباره این کار را انجام دهد.

تنه انشاء:

یک ویلچر زندگی خیلی سختی ندارد، در واقع حرکتش در مسیری است که شخص معلول از او می خواهد، شخصی که بنا به مشکلات مختلف توان حرکت روی پای خود را ندارد، من در بیمارستان دوستان زیادی دارم و گاه می بینم عده ای که به صورت موقت قادر به حرکت نیستند از این وسیله استفاده می کنند.

در واقع از خداوند بزرگ می خواهم تا تمام بیمار ها دوباره سلامتی خود را بدست آورده و به شرایط زندگی عادی و مناسب بازگردند. من می خواهم به افرادی که دیگر علاقه ای به حرکت کردن ندارند کمک کنم و این باعث می شود خودم هم احساس نشاط و شادابی داشته باشم. هر روز که شخص جدیدی از من استفاده می کند با روحیات متفاوت انسان ها آشنا می شوم و این نیز تجربه جالبی است.

نتیجه گیری:

در واقع زندگی ما گاه عجیب و گاه جالب است، گاه از شرایطی که در آن هستیم امید به زندگی را حس می کنیم و می دانیم که وقتی کسی سوار بر صندلی ما می شود ممکن است دوباره حرکت کند و یا این که حرکت او به پایان برسد. اما به هر حال که در لحظات سخت نیز کنار انسان ها هستم و می توانم کمک خوبی برای آن ها باشم.

انشا جان بخشی به اشیاء زندگی یک ویلچر – پایه هفتم

گردآوری توسط: مرجع انشا / انشائی