انشا با موضوع جان بخشی به اشیاء فنجان قهوه

پایه هشتم انشا با موضوع جان بخشی به اشیاء فنجان قهوه

مقدمه:

من یک فنجان قهوه هستم و زندگی جالبی دارم، در واقع هر روز صاحبم که عاشق قهوه است و ترجیح می دهد روز خود را با آن شروع کرده و به پایان برساند از من استفاده می کند و من از این شرایط بسیار راضی هستم و این که می دانم به دردی می خورم و می توان فایده ای داشته باشم بهترین حس است.

تنه انشاء:

من از ترکیب آب جوش و البته عصاره و دانه قهوه که تبدیل به پودر شده است ساخته شده و مدام حس می کنم که لحظه به لحظه زندگی من پیوند عظیمی با قهوه دارد و هر چه این فرد بیشتر از من استفاده می کند حس خوبی خواهم داشت. حتی گاهی که دیگران از من استفاده می کنند بسیار ناراحت می شوم. من زندگی سختی ندارم، شاید سخت ترین وضعیتی که تحمل می کنم داغ بودن آب جوش است.

اما خوب تجربه جالبی است در خانه ای کوچک و زیبا زندگی کردن و این که هر رو صبح که از خواب بر میخیزیم با اتفاق جالب و خبر جذابی روبرو می شوم و می دانم که زندگی ام ممکن است گاه تکراری باشد اما من دوستش دارم و مدام به آن فکر می کنم.

نتیجه گیری:

وقتی که سنم کم تر بود، صاحبم علاقه بیشتری به قهوه های شیرین تر داشت، اما به مرور زمان دوست داشتم عصاره ها و قهوه های جدید را تجربه کنم و در نتیجه این اتفاق افتاد که حالا ما همواره همراه هم هستیم و زندگی مان بسیار به هم نزدیک است و من واقعا خوشحالم از وضعیتی که در آن قرار دارم. دوست دارم همواره ادامه دار باشد.

انشا با موضوع جان بخشی به اشیاء فنجان قهوه – پایه هشتم

گردآوری توسط: مرجع انشا / انشائی