پایه دوازدهم انشا از خداي بزرگ مي خواهم كه…
مقدمه:
اتفاقات معجزه آسایی در زندگی هر کدام از ما احتمالا رخ داده است و می دانیم که دلیل آن لطف خدا بوده است، همیشه در کنار ماست و اگر امیدمان به رحمت الهی را از دست ندهیم هر روز موفق تر از گذشته خواهیم بود، همواره از تلخی ها، مشکلات و گرفتاری های بزرگ عبور می کنیم و او در کنار ماست..
تنه انشاء:
در واقع نکته مهمی که وجود دارد این است که خداوند بزرگ می داند که چه چیزی برای بنده ها در شرایط مختلفشان با رفتار های متفاوتشان نسبت به یکدیگر و دیگر موجودات زمین بهتر است. او در مورد ما می تواند قضاوت داشته باشد و هر چیزی که هنوز آمادگی رسیدن به آن را نداریم در اختیار ما قرار ندهد.
همواره به عنوان یک بند از خدای بزرگ می خواهم که هیچ گاه دست من را در سختی ها رها نکند و من را فراموش نکند، تنها اوست که می تواند در هر شرایطی من را از رخداد های تلخ نجات دهد.
جمله بسیار معروفی در این باره وجود دارد که می گوید: خداوند از راههای عجیب و غریب بندگانش را رهبری میکند و ما معتقدیم که مقصود خداوند فقط شاد و خوشبخت ساختن ماست؛ اما خودمان نمیدانیم که خداوند چه نوع خوشبختی را در حقمان روا داشته و از چه راهی به دستمان رسانده است. در واقع هر چه زندگی مان را به امید رحمت الهی پیش ببریم قطعا موفق تر خواهیم بود، البته به این معنی نیست که هیچ تلاشی در راه رسیدن به اهداف خود نداشته باشیم و صرفا در انتظار باشیم.
نتیجه گیری:
هر کسی می تواند برای رسیدن به خواسته های خود بجنگد، در کنار همه این اتفاقات خداوند بزرگ و متعال در کنار او خواهد بود.
انشا از خداي بزرگ مي خواهم كه… – پایه دوازدهم
گردآوری توسط: مرجع انشا / انشائی