انشا از زبان یک ماهی در دریای آزاد

پایه هفتم انشا از زبان یک ماهی در دریای آزاد

مقدمه:

داستان زندگی ماهی ها باز می گردد به موجوداتی که در آب ها زندگی می کنند و وقتی از آب خارج شوند دیگر قادر به زندگی نخواهند بود، آن ها می توانند به هر طرف که می خواهند بروند، تنها چیزی که موجب ترسشان می شود آسیبی است که انسان ها به این موجودات زیبا وارد می کنند. داستان زندگی من ماهی کوچکی است که در آب های آزاد اقیانوس هند زندگی می کند و بسیار محل زندگی اش را دوست دارد.

تنه انشاء:

من یک ماهی کوجک قرمز رنگ در آب های آزاد هستم، انسان ها به من دلقک ماهی می گویند و احتمالا به دلیل شکل و ظاهری است که خداوند در وجود من ایجاد کرده است و باعث شده که با دیگر ماهی ها تفاوت داشته باشم، البته این برای من کمی هم ناراحت کننده و ترسناک است.

چون بسیاری از انسان ها سعی می کنند من را زنده از دریا ها خارج کرده و به قفسه های کوچکی که نامشان آکواریوم است ببرند، نمی دانم آن ها چه لذتی از این کار می برند، اما باعث می شوند که من احساس بدی در ادامه زندگی ام داشته باشم، من باید در محیط آزاد و بزرگ دریا و یا دریاچه زندگی کنم، در غیر این صورت چیزی جز مرگ در انتظارم نخواهد بود.

ضمن این که من می تواند برای مدت کمی به روی آب آمده و فضای اطرافم را تماشا کنم، انسان ها حتی وضعیت را بدتر کرده اند، آن ها آب های بزرگ مانند اقیانوس ها را آلوده کرده اند و هر روز با عبور کشتی های بزرگ و غول پیکر آن ها تعداد زیادی از دوستانم دچار بیماری و در نهایت مرگ می شوند.

شاید خودشان هم نمی دانند که ممکن است چه آسیبی به من و خانواده ام وارد کنند. اما می ترسم از روزی که همه ما نابود شویم و زیبای های دریا ها از بین برود. البته خوشبختانه آن ها من را نمی خورند و این شاید به دلیل زیبایی من است. شاید هم هنوز به این فکر نرسیده اند.

فراموش کردم که بگوییم ما در آب های گرم و شور دریا ها زندگی بهتری داریم و تنها در این وضعیت زنده می مانیم.

نتیجه گیری:

ما ماهی ها زندگی سختی داریم، همیشه باید با تله های بزرگ و کوچک در دریا ها مبارزه کنیم، وقتی هم که این اتفاق در کار نباشد، ماهی های بزرگ تر و کوسه ها به دنبال ما خواهند بود که طمعه شویم و گرسنگی آن ها را برطرف کنیم.

انشا از زبان یک ماهی در دریای آزاد – پایه هفتم

گردآوری توسط: مرجع انشا / انشائی