انشا نامه ای به خدا
سلام به خدایی که آن بالاها نه، در وجود ما نهفته است. هر گاه اراده کنیم در کنارمان است و هر زمان گوشی برای حرف هایمان طلب کنیم، حاضر و آماده است تو برای من نشانه ای فرستاده ای تا به من یادآوری کنی که مرا فراموش نکرده ای اما من به جای آنکه خوشحال شوم وبیشتر از پیش شکر تو را به جای آورم غمگین شده و نقاط ناامیدی درون من بیشتر وبیشتر می شود تا آنجا که به سوی بندگانت می روم واز آن ها یاری می طلبم وپس از اینکه از آنها نیز نا امید گشتم تو خود دوباره چراغ امیدی را در دلم روشن میسازی و من نیز به سوی تو می آیم، تو در تمام این لحظات شاهد اعمال من هستی .
انشا با موضوع نامه ای به خدا
ای کاش در طوفان حوادث این نکته را از یاد نبریم که میگویند:
خدا گر زحکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری
به راستی که لایق پرستش و دوست داشتنی.
ای دهنده بی منت از تو سلامتی، عاقبت بخیری و عشق و محبت به خودت را برای خودم و دوستانم خواستارم.
از تو میخواهم صبری همچون ایوب به من عطا کنی تا بتوانم مشکلات زندگی را صبورانه پشت سر بگذارم اما ظرفیت آن را هم به من بده.
خدایا لحظه ای مرا به خودم وا مگذار.
گردآوری توسط: مرجع انشا / انشائی