انشا با موضوع آزاد انشا داستان خیالی از سفر به شهر کوتوله ها
مقدمه:
فرض کنید موجود زنده ای شما را نیش می زند، تفاوتی ندارد، زنبور، حشره های کوچک و یا قورباغه های سمی…
این اتفاق باعث می شود که وقتی شب به خواب می روید و از درد به سختی می توانید نفس بکشید، صبح آن روز در حالت دیگری و در دنیای دیگری مشاهده شوید، این می تواند بسیار عجیب و سخت باشد، شاید در همان لحظات اول ترس را به خوبی در چهره خود احساس کنید و فکر کنید که دیگر واقعا هیچ راه نجاتی برای شما وجود نخواهد داشت و قطعا این بدترین لحظه است.
تنه انشاء:
ورود به شهری که تمامی انسان ها در آن قدشان از شما به مراتب کوتاه تر است، مثلا در نظر بگیرید که قد شما یک متر و 60 سانتی متر و قد آن ها تنها 60 سانتی متر است، درست مانند کودک های خردسال. اما شما در مقابل آن ها قدرتی دارید که می توانید بر این موجودات کوچک حکم رانی کنید و شاید از این نظر تازه احساس خوبی داشته باشید.
ضمن این که به شما احترام می گذراند و هر چه که بخواید انجام می دهند؛ اما زندگی شان توسط خطر جدی تهدید می شود، از شما انتظار دارند به عنوان فرمانده و موجودی بزرگ تر به آن ها کمک کنید، انگار شبیه به یک جنگ قبیله ای عجیب و غریب و البته سخت است.
تنها راهی که می توانید از این وضعیت نجات پیدا کنید این است که سعی کنید این جنگ بین قبلیه ای را پیروز شوید. در این صورت اگر از یک استراتژی مناسب استفاده کنید قطعا این اتفاق می افتد و شما می توانید از این شرایط خارج شوید، در سرزمینی که همه کوچک تر از شما هستند و انگار که از شما می ترسند.
نتیجه گیری:
این سفر حتی می تواند طولانی تر شود، اگر به شما بگویند که تا آخر عمر باید در این سرزمین کوچک زندگی کنید، چه حالی به شما دست می دهد؟ قطعا بسیار عجیب خواهد بود و این اتفاق در لحظات نخست برای شما بدترین خبر ممکن خواهد بود.
انشا داستان خیالی از سفر به شهر کوتوله ها – انشا با موضوع آزاد
گردآوری توسط: مرجع انشا / انشائی