پایه دوازدهم انشا تماشای برگ های خزان زده
مقدمه:
هر کسی روز های پاییز را که به خاطر می آورد نخست برگ های زرد و خشک که خزان زده هستند در ذهنش تداعی می شود و این بسیار اتفاق شیرین و جذابی است که سالی یک بار آن را تجربه می کنیم، تکراری نمی شود اما می تواند حس خوبی باشد که بار ها در ذهن ما به عنوان یک خاطره جذاب نقش می بندد.
تنه انشاء:
هر بهار و تابستانی، در پس خود پاییزی دارد که در آن، ممکن است گاه اتفاقات تلخ روز ما را تبدیل به یک عصر زمستانی و برفی کند. مهم این است که پاییز خود در ذهن ما می ماند و آن هم شاید بخاطر طولانی بودن شب ها است که بیشتر می توانیم به روزی که در آن زندگی کرده ایم بیاندیشیم. هر روز پاییز می تواند برای ما یک خاطره باشد، درست است نسبت به روز های تابستان کوتاه تر است اما اتفاقی که رخ می دهد این است که ما همیشه اتفاقات کوتاه تر را بیشتر دوست داریم.
درست مانند چیزی که در کنار ماست و هر روز که می بینیم قدرش را نمی دانیم، همین که از دستش می دهیم انگار بدترین اتفاق دنیا رخ داده است و حاضریم هر چه لازم است انجام دهیم تا این اتفاق مجددا تکرار گردد، در صورتی که هیچ تکراری در کار نیست و باید با لحظاتی که به یاد گذشته هستیم کنار آمده و زندگی را بگذارنیم.
نتیجه گیری:
نکته مهمی که در مورد برگ های پاییزی وجود دارد این است که می توانند خاطرات را با صدای خش خش خود بهتر در ذهن ما ثبت کنند. این درک روز به روز در انسان ها بالغ تر می شود و همین مسئله مهم است که بدانیم زندگی بسیار کوتاه است.
انشا تماشای برگ های خزان زده – پایه دوازدهم
گردآوری توسط: مرجع انشا / انشائی
